دوستت دارم تا ابد

 

نوشته زیبا و سراسر از احساست را خواندم .

نمیدانی با خواندن هر کلمه ای از اون ، قطره اشکی

از سر عشق و دلتنگی سرازیر می شد.

به حقیقت عشق را از تو آموختم .

 عشقی که سرچشمه ان قلب مهربان که پر از مهربانی و گذشت و عاطفه ست.

کاش لایق تمام آنچه در مورد من گفتی بودم .

کلمات از ذهنم می گریزند و زبان قاصر از شرح فراق  تنها این را می دانم .

که رویایی ترین و زیباترین لحظه بودن منی هنوز زنده است تنها به یک دلیل است

آن هم تویی که در تمام لحظه هایم جاری هستی

دوستت دارم تا ابد

 

تا روزی که ......

 

امشب چقدر دلم تنگ است دلم برای کسی تنگ است

که وجودش از وجودم و وجودم از وجودش شوق زیستن می گیرد.

امشب برای کسی می نویسم که مرا برای خودم دوست می دارد

نه برای آنچه که او دوست میدارد که باشم 

رویای زیبای زندگی من گفتی مرا به اندازه دنیا دوست می داری

و من امید تو فریاد بر خواهم آورد، که تو را دوست می دارم

تا روزی که رسم عاشقی برجاست

تا روزی که اشکی از چشمی و خونی از قلبی به یاد معشوق جاری ست

تا روزی که مرا جانی در کالبد خسته ام باقی ست

تا روزی که خاکستر وجودم را بر باد دهند.

وآن روز رقص کنان نام ترا و قصه دلدادگی ما را تا دورترین نقطه زمین خواهم رساند

 

میمیرم من

 

 

افسوس

 

 

فقط وفقط به خاطر تو

 

کاش یک روزی بفهمی من هرکاری کردم ومیکنم فقط وفقط به خاطرتوبوده و خواهد بود

اگر سکوت میکنم فقط وفقط به خاطر توست

اگر حرفای دیگران را درون قلبم حبس میکنم فقط وفقط به خاطر توست

اگر هنوز نتونستم این وبلاگ ببندم فقط وفقط به خاطرتوست

اصلا بذار یک چیزی بگویم اگر میبینی هنوز زنده ام فقط وفقط به خاطرتوست

نمیخواهم مننت سرت بذارم ولی این را گفتم تا بدانی هنوزام که هنوز دوستت دارم

 

اگر نتوانستي

 

اگر نتوانستي 

 خودت را لحظه هاي بودنت را نگاهت را و دستانت را به من هديه كني

در عوض جدايي را صبر را درد را و هجران را چه عاشقانه بر من هديه كردي

 اگر زندگي ات را وآينده ات را با من قسمت نكردي

در عوض دلتنگي را و سايه بي كسي را با من به قسمت نشستي

عشق

 

 

پیش از آنکه به تنهایی خود پناه ببرم

 

آنقدر بوسیدمش تا خسته شد

خسته از بوسیدن پیوسته شد

خواست تا لب بر شکایت وا کند

لب نهادم بر لبش تا بسته شد

میمیرم

 

نگاه سکوت اثرش از فریاد بیشتر می باشد

 

دوستم می داشتی

 

اگر  می دانستی که چقدر دوستت دارم سکوت را فراموش می کردی 


تمامی ذرات وجودت ، عشق را فریاد می کرد .


اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم چشمهایم را می شستی


و اشکهایم را با دستان عاشقت به باد می دادی .


اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم نگاهت را تا ابد بر من می دوختی


تا من بر سکوت نگاه تو


رازهای یک عشق زمینی را با خود به عرش خداوند ببرم .


ای کاش می دانستی .


اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم هرگز قلبم را نمی شکستی


گر چه خانه ی شیطان شایسته ی ویرانی است .


اگر می دانستی که چقدر دوستت دارملحظه ای مرا نمی آزردی


که این غریبه ی تنها، جز نگاه معصومت پنجره ای


و جز عشقت، بهانه ای برای زیستن ندارد

ای کاش می دانستی .


اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم همه چیز را فدایم می کردی

 
همه آن چیز ها که یک عمر بخاطرش رنج کشیده ای

 
و سال ها برایش گریسته ای .


اگر می دانستی که چقدر دوستت  دارم


همه آن چیز ها که در بندت کشیده رها می کردی

 
غرورت را  قلبت را  حرفت را   .........


اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم

 
دوستم می داشتی

 
همچون عشق که عاشقانش را دوست می دارد .

 

بخند.

 

 

به چه میخندی تو ؟ به مفهوم غم انگیز جدایی ؟

به چه چیزی ؟ به شکست دل من یا به پیروزی خویش ؟

به چه میخندی تو ؟ به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟

یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد ؟

به چه میخندی تو ؟ به دل ساده من میخندی ؟

که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست ؟

خنده دار است بخند.

خدايا بياموز

 

خدايا  !  به آنان که ادعاي عاشقي ترا دارند .

 بياموز  که بزرگ ترين گناه شکستن دل آدميان است

خدايا كمك كن اگر روزي چيزي را شكستم ان چيز دلي نباشد

 

پنهان خواهم کرد

 

زندگی شاید همین باشدیک فریب ساده و کوچک
 
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را جز برای او و جز با او نمی خواهی
 
. من گمانم زندگی باید همین باشد 

تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست
 
....تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست

.تنهایی را دوست دارم زیرا تجربه کردم
 
....تنهایی را دوست دارم زیرا در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم نشست
 
و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد.

 گاهی وقتا که می خواهم به یاد تو گریه کنم

اشک بی کسی من گونه هایم را می سوزاند

 

 
 

یاد چشمات روی لبخند منو می پوشونه

سنگ می شم

 

Image and video hosting by TinyPic

 


تو خیال کردی کی هستی که مرا  راندی

زدی قلبم را شکستی دل خسته ام را سوزاندی

یک روزی منم تلافی می کنم میاید ان روزی که دلبسته شوی

قلبت را یک جایی تنها بکزاری از تمام آدما خسته شوی

من ام ان وقت مثل تو سنگ می شم

با تو مثل تو هزار رنگ می شم

شکستم نیامدی

 

 

بميرم

 

خواهم که دراين غمکده ارام بميرم


گمنام  سفر کردم  و گمنام  بميرم


خواهم زخدايم که به دلخواه بميرم


يعني که ترا دیده و انگاه بميرم

 

 

 

کاش .........

 

 

عشق من

 

ناله های من

 

 

عشق من

 

 

اين گونه شايد احساسم نميرد

 


 عاشقت خواهم ماند بي آنكه بداني

 دوستت خواهم داشت بي آنكه بگويم

درد دل خواهم گفت بي هيچ كلامي

 گوش خواهم داد بي هيچ سخني

 در آغوشت خواهم گريست بي آنكه حس كني

 در تو ذوب خواهم شد بي هيچ حرارتي

 اين گونه شايد احساسم نميرد

 

دلم را شکست

 


 

تنهایم

 

 

کاش روز دیدنت .....

 

فال حافظ بهاربيست _ نيت كنيد و اشاره فرماييد

 

تو برو خدا نگهدار

 


 

خدایا کمکم کن

 

خدایا کمکم کن دیوانه شده ام دیوانه ای که دنیا را نمی فهمد و دنیاهم نمی فهمانش

 وتنها تویی که آغوش گرم وتسکین دهنده ای .

 خدای خوبم مرا به آغوشت بکش ونوازشم کن تا هق هق غریبانه ام را کسی نشنود

 وآبرویم را نوازش نکند خدایا باران اشکهایم را به روی شانه های امن تو میریزم

تا کسی شانه خالی نکند از این همه حس عاشقانه ی بی ریا و صادقانه خدای خوبم

 از دنیای کج فهم تو دلم به تنگ آمده کمکم کن