من باور دارم ...
که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى اين که آنها همديگر را دوست ندارند نيست.
و دعوا نکردن دو نفر با هم نيز به معنى اين که آنها همديگر را دوست دارند نمىباشد.
که هر چقدر دوست ما خوب و صميمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد
و ما بايد بدين خاطر او را ببخشيم.
که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترين فاصلهها. عشق واقعى نيز همين طور است.
که ما مىتوانيم در يک لحظه کارى کنيم که براى تمام عمر قلب ما را به درد آورد.
که زمان زيادى طول مىکشد تا من همان آدم بشوم که مىخواهم.
که هميشه بايد کسانى که صميمانه دوستشان دارم
را با کلمات و عبارات زيبا و دوستانه ترک گويم زيرا ممکن است آخرين بارى باشد که آنها را مىبينم.
که ما مسئول کارهايى هستيم که انجام مىدهيم، صرفنظر از اين که چه احساسى داشته باشيم.
که اگر من نگرش و طرز فکرم را کنترل نکنم،او مرا تحت کنترل خود درخواهد آورد.
که قهرمان کسى است که کارى که بايد انجام گيرد را در زمانى که بايد انجام گيرد،
انجام مىدهد، صرفنظر از پيامدهاى آن.
که گاهى کسانى که انتظار داريم در مواقع پريشانى و درماندگى به ما ضربه بزنند،
به کمک ما مىآيند و ما را نجات مىدهند.
که گاهى هنگامى که عصبانى هستم حق دارم که عصبانى باشم
امّا اين به من اين حق را نمىدهد که ظالم و بيرحم باشم.
که بلوغ بيشتر به انواع تجربياتى که داشتهايم و آنچه از آنها آموختهايم بستگى دارد
تا به اين که چند بار جشن تولد گرفتهايم.
که هميشه کافى نيست که توسط ديگران بخشيده شويم، گاهى بايد ياد بگيريم
که خودمان هم خودمان را ببخشيم.
که صرفنظر از اين که چقدر دل های ما شکسته باشد دنيا به خاطر غم و غصه ما از حرکت باز نخواهد ايستاد.
که زمينهها و شرايط خانوادگى و اجتماعى برآنچه که هستم تاثيرگذار بودهاند
امّا من خودم مسئول آنچه که خواهم شد
براى ما احترام و منزلت به ارمغان نخواهند آورد.
که کسانى که بيشتر از همه دوستشان دارم خيلى زود از دستم گرفته خواهند شد.
شادترين مردم لزوماً کسى که بهترين چيزها را دارد نيست
بلکه کسى است که از چيزهايى که دارد بهترين استفاده را مىکند.