دلتنگ دلتنگم

چقدر سخت است ، در كنارت باشد و حس كني هر آن ممكن است برود ، هميشه بترسي.
چقدر سخت است ، عشق واقعي را نثار كسي كني كه هرگز به او نخواهي رسيد.
هر زمان و هر لحظه او را بيني و او از كنارت بارها و بارها بگذرد ولي بداني كه مال تو نيست او سهم كس ديگريست.
آخر خدا چگونه خودت تنها هستي ، و بنده هايت را اينگونه آفريي كه دلهاي آنها نتواند تنها باشد.
خدايا ، اي ايزد بزرگ مي دانستي كه دل كندن از عشق چقدر سخت است پس چرا اين علاقه را آفريدي.
انسانها از اكثر چيزها در كالبد خود دوتا دارند ، چشم دوتا ، گوش دوتا ، دست و پا دوتا ، شش
دوتا ، كليه دوتا و خيلي چيزهاي ديگر ... اما فقط يك قلب دارند مي دانيد چرا ؟
براي اينكه زماني كه كسي را در آغوش گرفتي قلب او در قسمت قرينه قلب تو قرار گيرد و به
اين صورت عشق تكميل شود.
اي خداي بزرگ ، اي پناه تنهايي من ، كاش عشق من براي هميشه در كنارم مي ماند و در پيدا و پنهان من همراهم بود.
اي كاش خدايا رازي كه در دل دارم را مي توانستم به او بگويم.
خدايا خيلي چيزها را از دست
داده ام اين را مگير از من.
دلم تنگ است ، از اين آينده اي كه در حال آمدن است.
حال كه فهميدم او مال من نيست چقدر زمان زود سپري مي شود. احساس مي كنم
دوستان عزیز و گرامی : وبلاگ که فعلا در آن قرار دارید چکیده از مجموعه اشعار و نوشته های است که من آنرا خدمت شما عزیزان تقدیم میکنم از همه شما ارزو دارم که بادادن نظریات و پشنهادات تان در بهتر سازی وبلاگ من مرا کمک و همکاری نماید. ( نا د یه نیکزاد )