گاه دلتنگ می شوم دلتنگ تر از همه ی دلتنگی ها،

گوشه ای می نشینم وحسرت ها را می شمارم و باختن ها را

و صدای شکستنها را و وجدانم را محاکمه می کنم
و

من کدامین قلب را شکستم و

كدامین امید را نا امید کردم و

کدامین، احساس را له کردم و

کدامین خواهش را نشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم

که این چنین دلتنگم  ؟