اقرار کن
امروز ؛ ديروز نه فكر ميكنم كمي قبل تر از آن صبر كن غصه از كي آغاز شد
يادم نيست!
يادم نيست!
دلم از كي شروع به سوختن كرد از وقتي كه آمدم یا از وقتي كه آمدي يا از وقتي كه آمد !
اشک هایم از کجا جاری شد یا از وقتي كه رفتي .. از وقتي كه رفتم
بازهم يادم نيست
گناه كارم درست به جرم سكوت سكوتي از جنس سقوط !!
عادلانه نيست تو هم اعتراف كن !
كه نفهمیدی معنای سکوتم را !
اعتراف كن تا غصه هايم به غم ؛
غم هايم به حسرت
و حسرتم به اشك
سبك شوند كه تو هنوز هم برايم شبيه هيچ كس نيستي


+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۸۹/۱۰/۲۷ ساعت 13:15 توسط نادیه نیکزاد
|
دوستان عزیز و گرامی : وبلاگ که فعلا در آن قرار دارید چکیده از مجموعه اشعار و نوشته های است که من آنرا خدمت شما عزیزان تقدیم میکنم از همه شما ارزو دارم که بادادن نظریات و پشنهادات تان در بهتر سازی وبلاگ من مرا کمک و همکاری نماید. ( نا د یه نیکزاد )