نامه ای برای تو

سلام عشق من دلم دیگه بریده بود شکسته شده

گفتم یک نامه برایت بنویسم

یادت میاید اول آشنای ما چی گفتی گفتی تا آخرش با تو میمانم

یادت میاید گفتی نمیگزارم هیچ خاری برایت نزدیک شودو تو بهترین گل دنیایی

 یادت میاید گفتی حاظرم دل همه را بشکنم تا دل تو نشکنه

یادت میاید گفتی تا آخرین نفسهایم با تو میمانم

من برایت گفتم تو عاشقم استی  گفتی عاشقتم

حاظرم جانم  رابرایت بدهم خیلی عاشقتم از همه بریدم

ولی بدان منتظرت میمانم نمیدام آیا هنوز عاشقم استی یا فراموش کردی

خواستم بگویم اگر برایت مشکلی نیست اگر عاطفه داری

 سر عهدما بمان بفهمم دل شکستن خیلی دل میخواهد

تو که بی رحم نبودی یادت میاید روز آخر گریه کردم

گفتم نرو تو گفتی من باید بروم و من گفتم تا ابد منتظرت میمانم

یادت میاید برایم میگفتی نمیتوانستی یک قطره اشک مرا ببینی

 ولی حالا انقدر گریه میکنم که چشمهایم شده کاسه خون

اخر مگر گناه من چی است که باید اینطور باشم