بی کسی
سالها دل غرق آتش بود وخاکستر نداشت
بازکردم این صدف را بارهاگوهرنداشت
ساله بر دوش حسرت ها کشیدم بار عشق
هیچ دستی این امانت رااز دوشم برنداشت
هرکجا رفتم به استقبالم آمدبی کسی!
عشق در سودای خودچیزی ازاین بهتر نداشت
آسمان یک پرده ازتقدیررا اجرا نکرد
گویی از روز ازل این صحنه بازیگرنداشت...
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۹/۱۲/۲۶ ساعت 18:57 توسط نادیه نیکزاد
|
دوستان عزیز و گرامی : وبلاگ که فعلا در آن قرار دارید چکیده از مجموعه اشعار و نوشته های است که من آنرا خدمت شما عزیزان تقدیم میکنم از همه شما ارزو دارم که بادادن نظریات و پشنهادات تان در بهتر سازی وبلاگ من مرا کمک و همکاری نماید. ( نا د یه نیکزاد )