سکوت بهانه ای برای آغاز است :

اما... برای من سکوت واژه ای غریب بود


شایدم
سکوت من برای فرار از جواب بود...


آیا او معنایش را فهمید ؟
سکوتم را به کسی هدیه دادم که جوابی برایش نداشتم

اما ...
سکوتم را باور نکرد و شاید ندانست منظورم را

سکوت من هزاران حرف نگفته را در بر داشت


اما او هیچکدام را نشنید نمیخواستم دلگیرش کنم


اما از سکوتم دلگیر شد کاش به همان سکوت راضی می شد
 

اصرار کرد و من سکوتم را شکستم