احساس تنهایی
ازآنروزی
که مهرعشق توبردلم نقش بست ازآنروزی که احساس کردم
فردی بانگاهی گرم جسم گرمی زده مرا دراین شهرتب آلودنوازش می کند
ازآنروز که احساس کردم
میتوان درخلوت به عشق والتهاب فردی مهربان چون تواندیشید
باهمه توانایی حلقه گرم محبت رابرگردن افکندم همه جاتورادرکنارخود میبینم
احساس تنهایی که تامغزاستخوانم نفوذ کرده بود
اینک به احساس گرمای یک عشق مبدل شده است وبه جرئت میگویم
فردی بانگاهی گرم جسم گرمی زده مرا دراین شهرتب آلودنوازش می کند
ازآنروز که احساس کردم
میتوان درخلوت به عشق والتهاب فردی مهربان چون تواندیشید
باهمه توانایی حلقه گرم محبت رابرگردن افکندم همه جاتورادرکنارخود میبینم
احساس تنهایی که تامغزاستخوانم نفوذ کرده بود
اینک به احساس گرمای یک عشق مبدل شده است وبه جرئت میگویم
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۰/۰۱/۰۹ ساعت 15:38 توسط نادیه نیکزاد
|