چی مهرباني تو يگانه ترين عشق زندگيم

من از گفتن نام تو هرگز سيراب نخواهم شد

تو براي من

 تاج عشق را بر سر نهادي و جمله هاي عاشقي را بر من جاري ساختي

 تو برايم نسيم بهاري و مرغان زيباي عشق را به ارمغان آوردي

تو كسي بودي كه كابوسهاي شبانه ي مرا به روياهاي شيرين عاشقي تبديل ساختي

 و خاطرات سبز و پر طراوت را برايم بوجود آوردي ،

 تو پاكترين و زلال ترين عشق دنيا را به من هديه كردي ،

تو مرا از داشتن انديشه هاي حقير جدا ساختي

 و به من اجازه دادي كه  نقش زيباي عشق را در قلب تو زيرو رو كنم ......

پس حالا بدان اي نازنين من اين دل ديوانه ي توست

اين دل مجنون خود راهمچو موجهاي خروشان به صخره هاي قلب مهربان تو ميكوبد

خدايا چگونه ميتوان در برابر طغيان اين عشق سكوت كرد

 و او را نا ديده گرفت ؟

ميخواهم براي تو خورشيد بهاري باشم . ميخواهم كه بر آسمان عشقت ببارم

ميخواهم كه از عشق تو براي همگان بگويم .

ميخواهم كه فرياد دوست داشتنم در افق بپيچد .

تو حس گمشده ي مني و من از داشتن چنين حسي بر خود ميبالم