الهی به امید تو ..
الهی! سپاس ترا که با یادت آرام میگیرم و با نامت قدم بر میداریم
با تو میشود کوه ها را در نور دید و به قله های روشنایی رسید
در جنگل های دور از دست رفت و از چشمه های زلال برکت نور نوشید.
با تو می شود زنجیرها را گسست و رها شد
خدایا میدانم که شانه های زمین از سنگینی تنم مجروح است
تو خود سبک بارم کن
میدانم که چهره زشتم پرندگانت را آزار میدهد و درختانت را میرنجاند
تو خود از پرتو بی انتهای رحمتت چهره جانم را فروغی بخش
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۹۰/۰۶/۱۱ ساعت 15:43 توسط نادیه نیکزاد
|