خدایا خسته شدم .....
از من فاصله گرفتی و من هم کوشش میکنم فاصله بگیرم
هر بار که هوایت به سر من میزند باور میکنم هنوز میشود رندگی را دوست داشت
و امید به آینده کرد اما نه این دیوار رویایی را باید از بین برد ....
با رویا ها نباید زندگی کرد مرا اسیر خود کردی و بازاز من فاصله گرفتی
بسیار ساده حجم باور های مرا شکستاندی
کاش تمام عشقم را نثارت نمیکردم
تا امروز غم را بغل گرفته گوشه ی نمی نشستم
من هم فاصله اختیار میکنم
خسته ام ازامیدهای بی سرانجام .
نوشته شده توسط نادیه ساعت 12 . 02 2011 . 09 . 11
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۰/۰۶/۲۰ ساعت 3:3 توسط نادیه نیکزاد
|