یاد و خاطر تو ........................
چرا دلم اینقدر به خاطر رفتنت گرفت . چیزی را که فکر نمیکردم بازهم سرم امد
چرا درکت نکردم ....
چرا وقتی گریه میکردی نمیفهمیدم که میخوایی چیزی بگویی ،ای کاش میگفتی،میدانم حالا برای من دیگه در قلب تو جا نیست ....
فراموش کردن تو و خاطراتت برایم سخت است خیلی زیاد تو برایم یک چیز دیگه شده و باقی ماندیبرایم .... مواظب خودت باش دیگه بیشتر نمیتوانم تایپ کنم گریه نمیگذاره به خاطر همین است
همیشه شبها تا دیروقت بیدارم یادت است پرسیدی چرا بیدار بودم ؟
این جوابش بود .... یاد وخاطر تو....
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۹۰/۱۲/۱۲ ساعت 15:46 توسط نادیه نیکزاد
|
دوستان عزیز و گرامی : وبلاگ که فعلا در آن قرار دارید چکیده از مجموعه اشعار و نوشته های است که من آنرا خدمت شما عزیزان تقدیم میکنم از همه شما ارزو دارم که بادادن نظریات و پشنهادات تان در بهتر سازی وبلاگ من مرا کمک و همکاری نماید. ( نا د یه نیکزاد )