عشقم
بیمار درد عشقم میسوزم از برآیش ...
تاب و توان ندارم آخر روم به کویش ...
یارب مرا توان ده تا جان کنم نثارش ...
یاری بنهی به پایم روم به جستجویش ...
همچوطلوعء خورشید هرصبح وهرشبانگاه ...
لحظه به لحظه هستم بسته به تار مویش ..
نادیه نیکزاد 2012 : 04 : 01 51 : 12
+ نوشته شده در شنبه ۱۳۹۱/۰۱/۱۹ ساعت 19:15 توسط نادیه نیکزاد
|
دوستان عزیز و گرامی : وبلاگ که فعلا در آن قرار دارید چکیده از مجموعه اشعار و نوشته های است که من آنرا خدمت شما عزیزان تقدیم میکنم از همه شما ارزو دارم که بادادن نظریات و پشنهادات تان در بهتر سازی وبلاگ من مرا کمک و همکاری نماید. ( نا د یه نیکزاد )