عشق برای تو . احساسم برای تو . زندگیم برای تو .

 من هیچی نمی خواهم . با قلب واحساس من بازی کن این قلب سرگرمی تو .

 تو شاد باش من می سوزم . تو بی خیال باش من می سازم .

 در راه عشق تو مثل آتش سوختم . اینک خاکسترم جامانده است .

 خاکستری که تنها با یاد محبت و عشق تو دوباره شعله ور خواهد شد .

 در راه عشق تو چه سختی هایی کشیدم. چه شکنجه هایی دیدم .

 چه غم وغصه هایی چشیدم. و چه اشکهایی که نگو برای تو ریختم .

 غرورم را شکستم . از همه گناه هایت گذشتم. همه اینها فدای قلب بی وفای تو .

 از آن سو ؛  تو از عشق سرد شدی. از این سو؛ من در عشق تو سوختم .

 از آن سو ؛  تو بی خیال این دل عاشق من بودی .

از این سو من لحظه به لحظه به یاد تو دلتنگ تو بودم .

این دل من برای تو است. هرچی می خواهی آنرا بِشکن .

 بشکن تا من همچنان بسوزم .

 سوختن در آتش عشق تو به من گرمای یک زندگی براز اُمید را می دهد .

 تو در آن سو در آسمان به ستاره هایی که چشمک می زنند نگاه می کنی .

 من در این سو با حسرت به تو نگاه می کنم .

ودر حسرت آن روزهایی می نشینم که کنار هم بودیم

وهیچ کسی مثل ما همدیگر را دوست نمی داشت .

عزیزم تو با آرامش زندگی کن تا من با آرامش تو عاشقانه زندگی کنم .

 اگر با شکستن این دل من دیدن آن لحظه که در عشق تو می سوزم

وبا عشقت می سازم ترا آرام می کند حرفی نیست دلم را بشکن .

 وبا آن بازی کن.... اما یادت باشد

همیشه پشیمانی فایده ندارد ...