نفرین بر عشق
اولین و آخرین باری که لبم با گرمای لبت آشنا شد
در دلم گفتم به سلامتی عشق ما نوش !
فکر می کردم بوسه ی اتشینی که تمام وجود هر دوما را گرفته میتواند
دلیلی باشد برای تا ابد باهم بودن ما و عشق نثار هم کردن ما
نمی دانم حرفم را تمام کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
قشنگترین قسمتش همین جاها بود . بقیه اش انقدر زشت و کثیف شده
که وقتی برایش فکر می کنم هزار مرتبه در دلم میگویم نفرین بر عشق !
اما افسوس که فهمیدم آتش بوسه ما در وجود من از عشق شعله ور می شد و در وجود تو از ...
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۷/۰۶/۲۰ ساعت 13:57 توسط نادیه نیکزاد
|