اولین و آخرین باری که لبم با گرمای لبت آشنا شد

در دلم گفتم به سلامتی عشق ما نوش !

فکر می کردم بوسه ی اتشینی که تمام وجود هر دوما را  گرفته میتواند

 دلیلی باشد برای تا ابد باهم بودن ما  و عشق نثار هم کردن ما

نمی دانم حرفم را  تمام کنم  ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 قشنگترین قسمتش همین جاها بود . بقیه اش انقدر زشت و کثیف شده

 که وقتی برایش فکر می کنم هزار مرتبه در دلم میگویم  نفرین بر عشق !

اما افسوس که فهمیدم آتش بوسه ما در وجود من از عشق شعله ور می شد و در وجود تو از ...